محتوای جهادی

آخرین نظرات

۶ مطلب با موضوع «روایت جوانمرد» ثبت شده است

۱۵
ارديبهشت

کسی بود که می گفت کاش زودتر زاده شده بودم . کاش پیامبر را دیده بودم . کاش به خدمت رسول رسیده بودم .

جوانمرد به او گفت : هنوز هم روزگار رسول خداست و هنوز هم عصر پیامبر است . اگر روز را به شب آری و کسی را نیازرده باشی ،آن روز تا شب با پیامبر زندگی کرده ای ،ولی اگر هزار نماز کنی و هزار حج بگزاری و کسی را بیازاری ،نه خدا تو را دوست خواهد داشت و نه پیامبرش ،و هیچ طاعت از تومقبول نخواهد بود .

  • محسن خلیلی
۱۵
ارديبهشت

روزی مردی، پرسید :  نشان جوانمردی چیست ؟جوانمردا،بگو تا ما هم مردی مان را جوانمردی کنیم !

جوانمرد گفت :کمترین نشان ،آن است که اگر خدا هزار کرامت با برادر تو کند و یکی با تو ،تو آن یکیِ خودت را هم برداری و روی هزار تای برادرت بگذاری !

مردگفت : وای برما که از مردی تا جوانمردی ،هزار گام است و ما هنوز در گام نخستیم .

  • محسن خلیلی
۱۴
ارديبهشت

گفتند :آن مرد ماهی گیر است ، آن مرد از دریا ماهی می گیرد .

گفتند آن مرد کشاورز است ،آن مرد در زمین دانه می کارد.

جوانمرد گفت: چه نیکو که آن مرد ،ماهی گیر است و از دریا ماهی می گیرد و چه نیکو که آن مرد،کشاورز است و در زمین دانه می کارد .

اما نیکوتر،مردی است که از خشکی ماهی می گیر د و در دریا دانه می کارد .

و نیکوتر از این دو کسی است که می تواند از آب،آتش بگیرد و از زمین، آسمان برداشت کند .

ممکن را به ممکن رساندن کار مردان است،اما کارجوانمردان آن است که ناممکن را ممکن سازد.

هزاران معجزه میان آسمان و زمین معطّل است . دستی باید تا معجزه ها را فرود آورد.

و آن دست جوانمرد است .

  • محسن خلیلی
۱۴
ارديبهشت

اگر خاری به پای کسی برود- کسی که آن سوی دنیا زندگی می کند – آن خار به پای جوانمرد فرو رفته است . جوانمرد است که درد می کشد .

اگر سنگی سری را بشکند اگر خونی در جایی جاری شود ،این جوانمرد است که زخمی می شود این خون جوانمرد است که جاری می شود .

اگر اندوهی در دلی بنشیند،اگر دلی بگیرد و بشکند،آن اندوه از آنِ جوانمرد می شود و آن دل جوانمرد است که می گیرد و می شکند .

***

جوانمرد گفت :خدایا چرا این همه باخبرم می کنی از هر خار جهان و از هر خون جهان و از هر اندوهش؟چرا جهانِ به این بزرگی را در تن کوچک من جا داده ای ؟

خداگفت :جهان را در تو جا داده ام ؛زیرا جوانمرد نخواهی شد،مگرآنکه جهانمرد باشی !

  • محسن خلیلی
۱۴
ارديبهشت

روایت دوم (بر سفره ی جوانمرد )

اگر گرسنه ای ،تنها بر سفره ی جوانمرد بنشین ،او نام تو را نخواهد پرسید .

اگر غریبی و گمشده ،تنها بر سفره ی جوانمرد بنشین ،او از ایمان تو نخواهد پرسید .

جوانمرد است که می گوید از نام و ایمان کسان نپرسید و بی پرسشی ،نان دهید. اوست که می گوید کسی که بر خوانِ خدا به جان ارزد ،البته بر سفره ی جوانمرد به نان می ارزد .

  • محسن خلیلی
۱۴
ارديبهشت

مجموعه جوانمرد روایت هایی است اندر احوالات بچه های جهادی که باید برسند به روزگار جوانمرد.هر روایت درسی است برای ما جهادگران.

بسم الله شروع کن

روایت یکم (بامداد جوانمرد )

عالِم هر بامداد که بیدار می شود در جستجوی علم است ،میرود تا علمش را افزون کند .

زاهد هر بامداد که بلند می شود در جستجوی زهد است می رود تا زهدش را زیاد کند .

اما جوانمرد هر بامداد که بر می خیزد در جستجوی عشق است ؛می رود تا دلی را شاد کند .

  • محسن خلیلی